زنگ زدم مامانم،حال خانم فاطمه رو میپرسه و میگه راه افتاده یا نه!
بعدشم میگه این بابات یک سره میاد دم اتاق در میزنه میگه "خانم فاطمه خانم فاطمه"!
مامانم هم میگه زشته جلوی مردم،منو اینقدر با اسم کوچیکم صدا نکن!
بابام هم میخنده میگه تو رو کار ندارم دلم واسه خانم فاطمه تنگ شده....
بابای من!عشق من!دل ما هم واست تنگ شده ....
برچسب ها : عروسانه(دخترانه) ,